پیرامون من

پیرامون من

خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر نیافت جایی را
پیرامون من

پیرامون من

خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر نیافت جایی را

تصویر در مه

من پنجره‌ام. تو از من عبور می‌کنی و به دور دست‌ها، به خاطرات گم شده میان شاخ و برگ صنوبر دیرین می‌نگری. 

و دریچه‌ام، دریچه‌ای که وهم نبودن نور امید را از سیاهِ نیمه شب‌هایت می‌گیرد و تو را به نورِ پیوسته به ابدیت گره می‌زند.

تو اوج می‌گیری به لایتناهی ورای ابرها و دریچه دور شدن و پیوستن‌ات را می‌نگرد.

محمدرضا ایوبی 

00/1/18

 


 

پ.ن:

سکانس حمام(گفتگو در راهروی حمام) سیاوش/ قسمت دهم...

_از چهل سالگی که می‌گذری همه چیز در ذهنت طور دیگری ته نشین می‌شود، حتا تصویر خودت...

_جن‌ها به هر راهی می‌زنند تا شفاف‌سازی شود.

سرو برفت و بوستان از نظرم به جملگی

می نرود صنوبری بیخ گرفته بر دلم

                                                                   (سعدی)

نظرات 4 + ارسال نظر
دل سوختگان جمعه 20 فروردین 1400 ساعت 15:04 https://parvazabde2000.blogsky.com/

چه متن زیبا و ژرف معنایی.
عالی مهربان دوست.
قلمت مانا و نویسا

چهل.. دنیای دیگری از زندگی ست. . .
تا که بود و هست و باشم؛
لب بر گلایه نگشایم،
و هرگز غیر سپاس و ستایش تو سخن نگویم.

ممنونم
زیبا و ژرف، نگاه شماست عزیز

عبور از من یکشنبه 22 فروردین 1400 ساعت 08:35 http://elahe131353.blosky.com

می نرود صنوبری بیخ گرفته در دلم...

سبز باشین و مانا

سلامت باشید گرامی

محبوب یکشنبه 22 فروردین 1400 ساعت 22:15 http://2zandarman.blog.ir/

ازچهل سالگی که می گذری.فهمیده تری و غمگین تر...

و تنهاتر...

دل سوختگان سه‌شنبه 24 فروردین 1400 ساعت 22:42

جامی شکسته دیدم
در بزم می فروشی....

گفتم بدین شکسته
چون باده میفروشی؟

خندید و گفت زین جام
جز عاشقان ننوشند....

مستِ شکسته داند
قدر شکسته نوشی!

خیام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد