-
آن شب سرد زمستانی(داستان کوتاه)
چهارشنبه 13 آذر 1392 11:39
-
مــــــــــــــــــــــــــن
دوشنبه 27 آبان 1392 19:02
چیست آنچه «من» اش می خانیم؟ کیست؟ «من» قابیست که خود را در آن نشانده ایم و می نمایانیم. چهار چوب این قاب را چه چیز می سازد؟ میان منی که خود از خیش بازمی شناسم تا منی که دیگران می شناسند به قدر تظاهرات من فاصله است. گاهی بابت آن «منی» که نیستیم و می شناسانیم تاوان می دهیم کارهایی می کنیم که نمی خاهیم یا انجام می دهیم...
-
گورستان...
شنبه 27 مهر 1392 23:54
در من گورستانیست!گورستانی از سخنان ناگفته که مثل تلّی از خاکروبه روی هم تل انبار شده، حرفهایی که باید روزی به مخاطبش می گفتم و نگفتم!.....نگفتم عاطل شد و ماند ته این دل و آنقدر زیاد شد و زیاد شد تا شد یک گورستان حرف... حالا این روزها وقتی به مخاطبان این ناگفته های به تجسّد رسیده می اندیشم بیشتر از چهره هایشان آن...
-
از بیست متری جوادیه تا نیویورک
دوشنبه 8 مهر 1392 20:50
علی آقا هر یکی دوسال میاد تهران سر میزنه و میره،لندن زندگی می کنه و اوضاعش مرتّبه یه بعد ازظهر پاییزی همین چند روز پیش تو دفتر مجلّه با همکارا نشسته بودیم و عصرونه می خوردیم که صحبت از روابط ایران و آمریکا شد. علی آقا که اومده بود سر به دوستان قدیمیش بزنه شرح جلای وطن کردنش که تا امروز سی و هفت سال میشه رو توضیح داد....
-
یک اتفاق ساده!
سهشنبه 26 شهریور 1392 23:47
یک چیزهایی هست همیشه که درباره اش اندیشیدن جرات می خاهددرون توست با توست امّا به آنها نمی اندیشی یک چیزهایی هست همیشه که نمی توانی بازگو کنی به هیچکس....حتا خودت هم نمی توانی زیاد به آنها بیاندیشی یادآوریش به همت می ریزدو احساس خلآ می کنی! قبولشان کردی یا نتوانستی با آنها کنار بیایی امّا به چگونگی آنها نمی اندیشی!...
-
هیچ
دوشنبه 4 شهریور 1392 23:49
-
جایی درون ذهن...
دوشنبه 21 مرداد 1392 20:17
از جایی در درون ذهن حرف می زنم.از همانجایی که رخدادها درونش انباشته می شوند، از همانجایی که بعضی تصاویر، حرفها و کنشها را بی کم و کاست در درون خود حک می کند و ما به آنها می گوییم خاطره،از آنجا حرف می زنم. چه بسیار کسانی را که دوست می داشته ایم که با آنها زندگانی گذرانده ایم،مرگ را چشیده اند تسلیمش شده اند،چنین است مرگ...
-
اعتراف!
جمعه 11 مرداد 1392 21:01
-
یک روز صبح
پنجشنبه 13 تیر 1392 20:38
سکانس اوّل: تصوّر کنید یک صبح دل انگیز از خاب بیدار می شوید می روید تا دست و صورت بشویید. در قاب آینه به یکباره چهره ی کسی را می بینید که اصلن برایتان آشنا نیست یعنی چهره ی یک غریبه! چه حالی می شوید؟ چه حسی دارید؟ این یعنی شما دچار دگرگونی شدید! آنچیزی که بودید نیستید دیگر نخستین چیزی که آن هنگامه به ذهنتان خطور می...
-
گذشته حال آینده
چهارشنبه 5 تیر 1392 10:44
اکنون آینده ی گذشته است و آینده، گذشته ی اوهام. ثانیه ها نه می آیند و نه می روند، اصولن زمان، مقوله ی غریبیست ما در چنبر آن اسیریم و گر نه عقربه های ساعت، قرار دادی بین انسانها بیش نیست! تصوّر کن نیستی وجود نداشت و ما بینآ بین ازل و ابد آونگ بودیم به همین نقش و نشان که هستیم اینگونه، زمان تنها برای ثبت خاطرات کاربرد...
-
همین روزها
پنجشنبه 30 خرداد 1392 21:51
پیش از آنکه ببینمت هم نداشتمت! امّا فرق است آسمان تا آسمان بین ندیدن و نداشتن و دیدن و نداشتن نمی دانم چه شد امّا روزهایی که به رویا می مانست برای من و تو تمام شد و رویا ها ور پریردند امّا می دانم که برای داشتنت همه ی توش و توانم را گذاشتم... این روزها در هر غروب فراموشت می کنم امّا... می دانی؟نمی شود که صبحی بی یاد...
-
رقیب
جمعه 24 خرداد 1392 01:22
-
نامه ی قجری(نامه سوّم)
دوشنبه 6 خرداد 1392 21:15
-
طومار شیخ شرزین
شنبه 21 اردیبهشت 1392 13:51
بهرام بیضایی را همه می شناسیم و کم و بیش با آثار به یاد ماندنی سینمایی و تئاتری ایشان آشنایی داریم. چند وقت پیش فیلمنامه ای توقیف شده که نگذاشته اند ایشان آنرا بسازد به دستم رسید و باید بگویم یکی از آثار خاندنی و هناینده است. موضوع داستان، شکل پیشرفت داستان و تمثیلاتش بی نظیر است. من که با خاندنش در ذهنم صحنه های فیلم...
-
درویش و غربیل زهد
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 17:22
-
لذّت خوک بودن
شنبه 17 فروردین 1392 19:18
-
حس ششم
سهشنبه 6 فروردین 1392 15:50
میخکوبم کرد! ده دقیقه ی پایانی فیلم رو می گم تا پیش از این فکر می کردم غافلگیر کننده ترین پایان بندی، پایان بندی فیلم"confidence" هست امّا پایان بندی این فیلم منو شگفت زده کرد. فیلم نمایشی غنی از بیان احساساتی چون ترس، هیجان، پریشانی و حتا شادیست. پیش از این در همین ژانر و مضمون و با همین کیفیتدو فیلم...
-
رستاخیز زمین
سهشنبه 29 اسفند 1391 14:33
آمد بهار ای دوستان ،منزل سوی بستان کنیم تا بخت در رو خفته را ،چون بخت سروستان کنیم همچون غریبان چمن بیپا روان گشته به فن هم بسته پا هم گام زن عزم غریبستان کنیم جانی که رست از خاکدان نامش روان آمد روان ما جان زانوبسته را هم منزل ایشان کنیم ای برگ قوت یافتی تا شاخ را بشکافتی چون رستی از زندان بگو تا ما در این حبس آن...
-
استدلال نابینا
سهشنبه 22 اسفند 1391 12:00
-
چیکسولاب قیامت کهن
دوشنبه 14 اسفند 1391 22:57
قیامت،پرده آخر جهان هستی چیزی که خداوند در آخرین کتاب مقدس یعنی قرآن آن را وعده داده پایان همه چیز است! امّا آیا روز واقعه درست به همان شکل که وعده اش داده شده به وقوع می پیوندد؟! در پاسخ به این پرسش و دیگر پرسش ها باید گفت: این رخداد پیش از این هم برای زمین اتفاق افتاده. خیلی پیش تر از عصر بشر و پستانداران!یعنی حدود...
-
دست آموز یا آزاد؟
یکشنبه 7 آبان 1391 23:29
هیچ موجود دست آموزی درک درستی از آزادی ندارد.من این راباور دارم و از خود می پرسم آیا انسان می تواند درک درستی از آزادی داشته باشد؟ ما از نخستین روزهای زندگی مورد آموزش و تعلیم قرار می گیریم. در جامعه ی ایرانی که بسیاری از اعمال، تقلیدی و دستوری است بسیاری از پدر و مادرها، تربیت را هم به صورت دستوری و به شکل امر و نهی...
-
خدای نیم تنه ی پایین
پنجشنبه 27 مهر 1391 13:00
-
پاییز و یک وداع
پنجشنبه 20 مهر 1391 10:12
... گفتم که ناگزیرم از این رفتن و شدن خندید و گفت: بسته به جانم سلامتت وندر پی خموشی آن لحظه های سرد دیدم که اشک گونه ی او را ترآب کرد او پاک کرد با سرانگشت ترآب را لختی بماند و بر من غمگین خطاب کرد هر جا روی سفرت بی خطر ولی گر باز جان و دلت طلب مهر یار کرد بازآی چونکه مهر تو از دل نمی رود این آتشیست که عشق بر دل من...
-
نامه قجری دوّم (شرح یک ترور)
یکشنبه 16 مهر 1391 12:55
-
منصور انا الحق
پنجشنبه 6 مهر 1391 12:50
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 خریدار سر دار ابومغیت عبدالله بن احمد بن ابی طاهر مشهور به حسن منصور حلاج از بزرگان عرفان و صوفیه ، دانشمند ، شاعر و سخنسرای بزرگ و مبارزی استوار و خردمند ،در قرن سوم و چهارم هجری بود . وی در بیضا ، در فارس ، به دنیا آمد و مدتی شاگرد سهل بن...
-
رشک شاهانه
یکشنبه 19 شهریور 1391 11:09
-
اینها گفته های هیچ فیلسوفی نیست!
یکشنبه 12 شهریور 1391 12:59
معنا کردن درست واژه جرات،یکی از عوامل مهم در برخوردهای اجتماعی است.گروه زیادی از مردم را دیده ام که به خاطر نداشتن جرات لازم در روابط اجتماعی،مجبور به تن دادن به مسایلی شده اند که راضی به انجامش نبوده اند!یکی از ابعاد منشور شخصیت هر فردجرات ابراز خود است.یعنی اینکه آنچیزی را که دوست داری،می پسندی و فکر می کنی بهتر است...
-
بیوه ی حلبی
شنبه 4 شهریور 1391 13:26
-
تمام آمال آنها
پنجشنبه 26 مرداد 1391 09:56
غریزه کبوتران من،آنها را به سوی خاسته هایی از حیاتشان رهنمون می کرد که شعور من به عنوان انسان، آن خاسته ها را تنها ابزاری برای زندگی می داند و نه منتهای آمال زندگی. آنها جفتی برای تخلیه غریزه جنسی در برشی از سال،آشیانه ای برای زیستن با آن جفت،تولید مثل،شرایطی برای از آب و گل در آوردن جوجه و آب و دان برای سیر شدن...
-
کاروانسرای مخروبه نطنز
پنجشنبه 19 مرداد 1391 11:31
اردیبهشت امسال به همراه دونفر از عزیزانم راهی اسپهان شهر زیبا شدم، برای رفع و رجوع کاری و هم برای اجرای مرحله ی نخست یک پروژه معماری نیاز به عکاسی از بناهای قدیمی بود. سپس به کاشان رفتیم تا از بناهای تاریخیه آنجا هم عکس بگیریم. عکسهای پایین حاصل همین سفراست که با دوربینی نیمه حرفه ای با برند کانن گرفته شده . این...