پیرامون من

پیرامون من

خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر نیافت جایی را
پیرامون من

پیرامون من

خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر نیافت جایی را

تکرار... تکرارا... و باز هم تکرار!

زمان برای من حالتی فنر مانند پیدا کرده؛ اینگونه که سختی‌ها مانند لحظه‌ی جمع شدن فنر روی دور کند پیش می‌روند و خوشی‌ها به سان همان فنر جمع شده دمی تمام می‌شوند؛ به همان بی‌معنایی جهیدن فنر. این تکرار مداوم و بی سر و ته مثل حلقه‌ی موبیوس، چیزیست که به آن زندگی می‌گویم.

به این می‌ماند که آدمی به شکلی مدام در حلقه‌های تکرار اعمال ، رفتار و سبک زندگی اسیر و مشغول است و آنقدر از خود بیگانه که گاهی از این تکرارهای احمقانه لذت می‌برد؛ تو گفتی بنیان آنچه که زندگی و در پیامدش لذت نامیده می‌شود در شکلی از تکرارهای پوچ و بی معنی خلاصه شده و هیچ چیز تازه‌ای وجود آدمیزاد را به تسخیر نوع منحصر به فرد خود در نمی‌آورد، که اگر اینگونه شود بعید نیست که انسانی نو را پس از این تجربه، در خود متولد شده ببینیم.

من در این فنر دو طرف بسته به شکلی بی پایان سختی را تاب می‌آورم با این فکر احمقانه که دمی لذت را بچشم و درد انگیز اینکه آنچه لذت می‌نامم به شکلی کاملن محدود در تکرارهای مکانیکی، عصبی و روانی خلاصه و مختصر شده و این نقشه‌ی تباهی ما است.

م.ر.الف

تیرچهارصد

نظرات 2 + ارسال نظر
محبوب جمعه 8 مرداد 1400 ساعت 23:18

افسانه سیزیف
فکر می کنم وقتی سنگ رو به نوک قله می رسوند.قبل از آنکه سنگ قل بخورد به سمت پاین بیافتد. همان یک دمی که می ایستاد و دست به کمر می زد تا نتیجه کار ،دوباره و دوباره و هزار باره ش را تماشا کند. همان آن،همان لحظه کوتاه،لذت به ثمر نشستن سعی و تلاشش را می برد و بعد به آنی با سقوط سنگ غرق غم می شد و خشم،خشمی که قدرتش آنقدر بزرگ بود که سیزیف را وادار کند تا باز،سنگ را به دوش بکشد. با خواندن مطلب خوبتان یاد افسانه سیزیف افتادم و در مورد قصه ها.می خواستم در مورد نوپا بیشتر بدونم و اینکه من سالها پیش دوره جوانی، داستانهای زیادی توی روزنامه های مختلف چاپ کردم و خیلی نوپای نوپا هم به حساب نمی یام و به لحاظ سنی هم چهل رو رد کردم:)
حالا می خواستم بدونم چاپ این دو تا قصه با شرایط سنی و گذشته کاری من ،در ،سایت نوپا! درست هست یا نه؟:) یعنی می خوام بدونم سایت نوپا چطور و به چه شکلی هست؟
باز هم ممنون از مهربانی و توجه شما

سلام
سیزیف با کارش خدایان را به چالش کشید.
نوپا مجله هست به صورت فصلنامه و می‌توانید از کتابفرشی‌ها تهیه‌اش کنید.
بسیاری از کسانی که حتا کتاب چاپ کرده‌اند برای این مجموعه داستان می‌فرستند و اگر مورد قبول هیئت داوران قرار گرفت چاپ شده و رویش یادداشتی نوشته می‌شود.
به سن و سال هم هیچ ربطی ندارد.
سلامت باشید

دلسوختگان سه‌شنبه 26 مرداد 1400 ساعت 11:27 https://parvazabde2000.blogsky.com/

شاید هنوز فاصله هاست برای رسیدن به زندگی و مفهوم واقعی آن.! نوع بشری که بیشتر به هیولای چند سر می ماند تا که موجودی هوشمند، مطمئنن لذت را به گونه خود تحریف کرده است.!؟
چند صباحی سکوت و تنهایی، می تواند دوای دردهای بیشمار و مرحمی بر زخمها باشد.!

شاد باش مهربان دوست گرامیم

سلام و ممنونم دوست قدیمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد