پیرامون من

پیرامون من

خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر نیافت جایی را
پیرامون من

پیرامون من

خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر نیافت جایی را

بازگشت...!

دارم  فکر می کنم آیا هنوز چیزی هست که ارزش نوشتن برای شما که دیگر نیستید اینجا را داشته باشد؟! شاید دوباره اینجا را راه انداختم. شاید‌ دوباره برخی چیزها را اینجا نوشتم اگر نوشتن مجال دهد. اگر این همه مصیبت که چپ و راست می کوبدمان هنوز بگذارد. اگر آفتابگردان ها برقصند. اگر چاره ی کار ما که سراپا رنجیم با نوشتن این محقرات بشود. اگر بیگانگیمان با آدم ها پا از بیخ خرخره مان بردارد.

نه این که ننویسم که جز این راهی نیست بل می اندیشم این نوشته ها که هزار منش یک سیر هل پوک نیست که جز هذیان های یک ذهن آلوده به وهم و تنهایی نیست هک شوند که چه بشود؟ پوچ نمی نگرم که گران است آنچه می بینم.

محمدرضا ایوبی ۹۷/۳/۶

نظرات 8 + ارسال نظر
علیرضا یکشنبه 6 خرداد 1397 ساعت 12:55

هر چه از دل بر آید ... لاجرم بر دل نشیند ....

دل آرام سه‌شنبه 15 خرداد 1397 ساعت 02:15 http://delaram.mihanblog.com

تمامی نوشته هایت ارزش خواندن دارد محمد رضای عزیز ... نه ارزش خواندن که یک سری مقالات اجتماعی ات هم قابل تامل و اندیشه است ...
لیک مخاطبین خاموش بهترین شنودگانند ... مجدد خوش آمدی

قربان تو عزیزم

سما جمعه 18 خرداد 1397 ساعت 15:14

ارزش خوندن چندباره رو داره. من وبلاگم از دسترس خارج میشه .ولی برای خوندن مطالب این صفحه همیشه همینجام ... بنویس که نوشتن نقطه اشتراک خیلی از ادم هاست... ما با اشتیاق می خونیم دوست قدیمی ...
به قول صائب تبریزی:

نه پشت پای بر اندیشه می‌توانم زد
نه این درخت غم از ریشه می‌توانم زد

به خصم گل زدن از دست من نمی‌آید
وگرنه بر سر خود تیشه می توانم زد

خوشم به زندگی تلخ همچو می، ورنه
برون چو رنگ ازین شیشه می‌توانم زد

اگر ز طعنهٔ عاجز کشی نیندیشم
به قلب چرخ جفاپیشه می‌توانم زد

ازان ز خنده نیاید لبم به هم چون جام
که بوسه بر دهن شیشه می‌توانم زد

ندیده است جگرگاه بیستون در خواب
گلی که من به سر تیشه می‌توانم زد

خوش است پیش فتادن ز همرهان صائب
وگرنه گام به اندیشه می‌توانم زد...

دوستان وقتی به آدم سر می زنند مثل خون تازه در کالبدی رو به مرگ است
ممنون سما خانم

اسماعیل بابایی سه‌شنبه 29 خرداد 1397 ساعت 13:21 http://www.fala.blogsky.com

خوش اومدین آقامحمدرضا!
امیدوارم هرکجا که هستید، شاد و سلامت باشید.

زنده باشی اسماعیل جان

رفیق پاییزی جمعه 1 تیر 1397 ساعت 00:49

دوست ناب من ...
نامیدانه یه سر زدم !
دیدم که آب و جارو کردی شما .
خوشحال شدم

قربان مهربانی و لطف و صفای تو

آران یکشنبه 3 تیر 1397 ساعت 00:04 http://hghight-zandage.mihanblog.com/

آغاز نو مبارک..

هر اندیشه نیک
هر قلم توانا
نباید خموش باشد در روزگاری که تشنه دانستن است....

پرواز چهارشنبه 13 تیر 1397 ساعت 13:34

درود خوشحالم که برگشتید قطعن نوشته های شما همیشه با ارزش هستند.

لطف دارید

سوژه‌ی قاصدک‌ها جمعه 23 خرداد 1399 ساعت 10:39 http://elaheh-ariyaei.blogfa.com

درود و ارادت همیشگی
من هم چندی پیش، پس از مدت‌ها به وبلاگم سر زدم...چه حس خوبی داشت...
شبکه‌های دیگر مجازی، به پای وبلاگ‌هامون نمی‌رسند..
توفیق رفیق همیشه‌ی راه‌تون

بله وبلاگ نویسسی چیز دیگریست فقط حیف که من زمانم اندک است
سلامت باشید بانوی گرامی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد