پیرامون من

پیرامون من

خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر نیافت جایی را
پیرامون من

پیرامون من

خیال در همه عالم برفت و بازآمد که از حضور تو خوشتر نیافت جایی را

ارتباط و تجربه



_رها: مهتاب من دوستت دارم نمی تونم فراموشت کنم. بعضی وقتا تو خاب هم حتا دارم بهت فکر می کنم!

 

>مهتاب: بس کن رها بس کن این رابطه تموم شدس


 _چرا تموم شدس؟ ما فقط دو هفته با هم قهر کردیم از دست هم ناراحت بودیم


 >ما همون دو هفته پیش تمومش کردیم


_ما فقط قهر کردیم همین، قبلن هم اینکارو کرده بودیم.


>بس کن رها اگه من زنگ نمی زدم که حالتو بپرسم تو صد سال دیگه هم زنگ نمی زدی


_من از دستت ناراحت بودم ولی اینطور نبود که فراموشت کنم یا نخام که زنگ بزنم


>می خام تلفنو قطع کنم بخابم خیلی خابم می آد!


_جواب منو بده مهتاب، کِی صحبت کردیم درباره اینکه تمومش کنیم؟


>باید تمومش می کردیم که کردیم


_چرا؟

 

>چون این رابطه بی نتیجست!

.

.

.

اینگونه به نظر می رسد که انسان موجودی نتیجه محور و منفعت طلب است. هر کار یا فکری که از او سر می زند در پی نتیجه ی آن می آغازدش  و به منفعت آن می اندیشد و این به عقل تجربه گرای او باز می گردد.


بارها خاسته ام درباره ی عقل منطقی و عقل تجربه گرا بنویسم امّا به تعویق افتاده. اینجا تنها به این نکته اشاره می کنم که همه ی داده ها و صغرا کبراهای عقل تجربه گرا همیشه درست نیست! امّا نادیده نیز نباید گرفته شود.


در بسیاری موارد پیش فرضهای ذهنی که از شنیده ها و دیده ها نشات می گیرد به همراه تجربیات گذشته که گاه تلخ و اسفبار بوده در ارتباطات آینده و اکنون ما نقشی پررنگ دارند و گاه ارتباطات ما را دچار اختلال و چالش می کنند. در پاری موارد حتا آن را به بن بست می کشانند.


دوستی می گفت: در ارتباطات عاطفی وقتی می خاهی ارتباطی تازه را بیاغازی باید توانسته باشی از شکست و تلخی های ارتباط پیشین، گذشته باشی آنها را رد کرده باشی  و حسن نیت را نیز در ارتباط تازه مدّ نظر داشته باشی ورنه این چرخه ی ناقص، به در شکستن ممتدّ روان و عاطفه می انجامد.


                                                                                      م.ر.الف_______ 92/10/1

پ.ن:

-نقاشی اثر ادوارد مونک

-گفتگوی نخست نوشته مربوط است به داستانی از خودم به نام"کمی غیر معمولی"

-من خودمم نه خاطره منظره ام نه پنجره

نظرات 60 + ارسال نظر
pouriya دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 13:57 http://kaghazparehayedivane.blogfa.com

درود بر شما
در ارتباطات عاطفی وقتی می خاهی ارتباطی تازه را بیاغازی باید توانسته باشی از شکست و تلخی های ارتباط پیشین گذشته باشی/ به نظرم این می تونه کنار منطق و تجربه مثلث درستی رو توی این زمینه بخصوص تشکیل بده/

اینکه گذشته باشی خیلی مهمه
وگرنه نفر بعدی میشه پنجره ای که تو از اون داری به منظره ی گذشته نگاه می کنی
نظرت درباره ی مثلث رو می پذیرم درسته این سه ضلع به همراه وتر حسن نیت می تونه محکم و استوار کنه ارتباط رو

ترمه دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 15:45 hhttp://boghcheterme.persianblog.ir/

عرض سلام...بزرگوار نوشتارتان را خواندم...محاوره بین رها و مهتاب،جالب بود اما روی نتیجه گیریتان،مطلبی دارم به عرض میرسانم:
.
- تمامی ارتباطات را نمیتوان به دلیل منفعت طلبی دانست،مثل ارتباط مادر به فرزندش(محبت،عاطفه خاص)
- ارتباط معلمین اخلاق،با متعلمین شان مثل افلاطون با شاگردانش ووو(احساس آموزش و هدایت)
- ارتباط اولیاء خدا با مردم(به دلایل مختلف مثلاً دستورات الاهی یا نیاز مردم به رشد)
بعضی ارتباطات نیز به دلیل احساس مسئو لیتی ست که شخص،به خاطر موضوع ارتباط،با اون فرد را دارد و بعضی ارتباطات،به دلیل تکلیفی ست که شخص از دستورات مرجع دیگری احساس میکند، مثل امر به معرف و نهی از منکر.
.
بنابراین تمامی ارتباطات افراد با هم،به دلیل منفعت طلبی نیست.
.
سپاسگزارم...جالب و مفید بود.

تمام ارتباطات به نوعی منفعت درش دیده شده

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم
این نظر بندست ترمه بانوی عزیز
و دیدگاه شما هم محترم

ترمه دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 16:23 hhttp://boghcheterme.persianblog.ir/

سپاسگزارم بزرگوار.

شروین دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 20:35 http://sarzamin-gomshode.ir

این از نشانه های جو گیریه پاپیون جان!!!:دی
رها میباشی یا پاپیون؟
کدامین؟دی

رها که شخصیت مرد داستانه
من پاپیونم

آدیگل دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 21:31 http://pichokham.blogfa.com

چه نقاشی جالبی بود


چه صادقانه نوشتید
ولی شایدم یه کم قد یه ارزن خود نوشته هم ارزش داشتا
یه بار دیگه بخونید بلکم نظرتون عوض شه

دل آرام دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 22:21 http://delaram.mihanblog.com

رفاقت های امروزی معرفتشون در گرو منفعتشون هست.. اگر منفعت بر دوستی بچربد معرفت سر به فلک میگذارد.. و این حقیقتی تلخ و اجتناب ناپذیر امروزیه...
بسیار عالی و خوش قلم نوشتین...

هرچند در دوستی ها من به این جمله اعتقاد زیادی دارم که :
کمند مهر چنان پاره کن ، که گر روزی پشیمان شدی به هم توانی زد..

منفعت طلبی در ذات انسانه ولی روابط عاطفی زیاد نمی تونه ذیل این رفتار ذهنی انسان قرار بگیره
منم موافقم
کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
این نشانه ی انسان با هوشه آدم با هوش همیشه همه ی پلها رو پشت سر خراب نمی کنه
ممنون

سمر دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 23:21 http://samar-samar.blogfa.com

درود به خانوم یا آقای پاپیون
در وبلاگم هم جواب محبتتون و دعوتتون دادم اما من هم خبر می گرفتم هرچند چون آپ نبودید با سکوت می رفتم اما شما رو به خاطر داشتم و همین امروز صبح هم اومدم :)

کاش پروفایل داشتید حالا که فهمیدم می نویسید کنجکاو شدم :)
چون دوست دارم کتاباتونو بخونم :)

خیلی گزیده ی خوبی بود.
یادی از ناصر عبدالهی عزیز... این موزیک جزو اون موزیک هایی از ناصر عبدالهی هست که منم دوستش دارم. روحش در آرامش باشه
کاش نمی رفت...

سلام
ممنون از الطفات شما
روانش شاد
اگه یادتون باشه و دیده باشید پاپیون اسم شخصیت مرد یه فیلم هست به همین نام
شادکام باشید

زوشتا سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 09:37 http://www.zoshta.blogfa.com

پاپیون جان
قلمت را می ستایم ...

ممنونم
تو لطف داری زوشتای عزیز

اهورا سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 09:39 http://ahoraaayejahan.blogfa.com

شاید میان این همه نامردی
باید شیطان را ستود
که دروغ نگفت
جهنم را به جان خرید اما
تظاهر به دوست داشتن آدم نکرد.
********
سلام دوست خوبم چندروزی نتم قطع بود ازت ممنونم که مث همیشه بهم لطف داشتی

سلام
مدام می خونمت

مهربانو سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 12:03

رابطه کاری یا تجاری را می توانم منفعت مدار و نتیجه محور ببینم
رابطه عاطفی....اما کار کمی سخت میشود..نه؟
گاهیمیدانیم نتیجه ندارد ولی نمیتوانیم دل بکنیم
گاهیمیدانیمنتیجه بخش است و رها می کنیم...


زیبا نوشتید..تامل برانگیزاست دوست من

ممنون

بشار سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 13:00 http://bashshar.blogfa.com

اگر خواهی همیشه خرسند باشی همیشه راضی باش !

دل آرام سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 16:30 http://delaram.mihanblog.com

کلوب نوشت : *دلت را بر کسی نسپار...این روزها مردم از سپرده بهره میخواهند*


مصرع دوم بیت رو زیبا متذکر شدین.. ممنونم . همیشه این مصرع رو نادرست میخوندم.. ایام به کام - همیشه دوست ( آیکون گل و بلبل نداشتین )

اختیار دارین

alek سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:29

من خودمم نه خاطره منظره ام نه پنجره

این تیکه غرق در زیبایی بود مرسی .


این قسمت رو (ارتباطی تازه را بیاغازی باید توانسته باشی از شکست و تلخی های ارتباط پیشین گذشته باشی) اون ته نوشته که گفتین گذشته باشین رو تو یه پرانتز کوچولو بنویسین رد کرده باشی . من سه بار خوندم فکر می کردم منظور اینکه تو ارتباط قبلی باشی . یعنی کلمه گذشته رو به معنی قبلا معنی کرده بودم به معنای رد کردن معنی نکرده بودم .البت ببخشیدا هوش ضعیفم یاری درک انی نبود گفتم شاید دیگران هم مث من گیر کنن(گفتم دیگران هم... چون خواستم از تنها بودن در هوش پایین رنج نبرم گفتم بگم شاید یکی مث من پیدا شد)



با قسمت منفعت طلبی هم کاملا با شما موافقم . زیبا بود و پر مفهوم .سپاس فراوان

درستش کردم نازنین پسر
ممنونم

آدیگل سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 23:48 http://pichokham.blogfa.com

من نوشتتون رو خوندم راستشو بخواین فقط نظری در این مورد نداشتم
بالاخره هر رابطه ای یک روز تموم میشه وهمه ی آدمها به فکر منفعت خودشونن وگاهی اوقات هم منفعت دیگران!
در واقع ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است یا جلوی ضرر رو از هر جا بگیری منفعته مصداق این 2ضرب المثل میشه حکایت داستانتون:)

بله درسته
انسان موجود منفت طلبیست
حتا در قران هم به او وعوه هایی داده شده

آدیگل سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 23:50

راستی من نمیدونستم عکسا کار خودتونه معذرت اگه زود قضاوت کردم کاراتون خیلی زیبان:)

اختیار دارین
شما لطف دارید که سر می زنید
ممنونم

منصور چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 09:41 http://mansour57.blogfa.com/

سلام . مطلب تفکر بر انگیزی بود.شاید قابل مقایسه نباشه ولی انسان امروز در ارتباطاتش اکثرا دنبال سود و منفعت است و کمتر وابستگی های روحی و معنوی دارد.در این زمان کسی که واقعا دنبال دوست داشتن هست همیشه ضزبه ی روحی می خورد و دیگر جرات تجربه ی مجدد را ندارد چون یک جورایی نامردی دیده است و بدبینی کل وجودش را میگیرد. او با تمام وجودش دلش را در کف دست خود گرفته و تقدیم کسی کرده ولی یک دل خنجر خورده و زخمی پس گرفته.
وقتی شاعر میگه
اگر بر جای من غیری گزیند دوست،حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
وقتی "من" تمام روحش رو تسلیم دوست میکنه و با جانش هم معامله ش نمیکنه کافیه "دوست" منفعت طلب باشه تا "من" دیگه بعد از اون نتونه به ارتباط با انسان دیگه اعتماد کنه و اینجور میشه که شاعر میگه:دوستی با هر که کردم خصم مادر زاد شد.

کلامتون کاملن درسته
امّا انسان نیاز داره به ارتباط مجدد
گاهی برخی به خاطر خلآ عاطفی سوی کس دیگر کشیده می شوند و لی هنوز از نفر قبلی نگذشته اند و این جفا به نفر بعدیست

شیخ نهایی چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 09:47 http://goftamgoft.persianblog.ir

درود ، درست است ، انسان واقعاً موجود جفنگی است !

اما بعد نمیدانستیم اصفهانی هستی !
اما بعد ، لینکت را در شیخ میچپانیم ، شما هم بچپان !
اما بعد ، از خاطره جالبی که در مور تلویزیون فرستادی ممنون !
شاد باشی

المخلصین و المخلصات

بشار چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 11:39 http://bashshar.blogfa.com

تو رفته ای که عشق من از سر به در کنی
من مانده ام که عشق تو تاج سرکنم
(فریدون مشیری)

زیباست به به

باران چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 14:12 http://panjare2000.blogfa.com

سلام.
من فکر می کنم اسم این جور ارتباطهایی رو که به منفعت ختم می شه ، دیگه نمیشه گذاشت ارتباط عاطفی! متاسفانه اینقدر هم زیاد شده که دیگه آدمها به هم اعتماد ندارن ، حتی اگه واقعی باشه....
و عقل تجربه گرا هم حق داره صغرا کبرا بچینه با توجه به دیده ها و شنیده هاش...
ممنون از شما...

بله شوربختانه شما کاملن درست می گویید
بنده هم ممنونم

neo پنج‌شنبه 5 دی 1392 ساعت 12:10 http://cruel-life.blogsky.com/

بالاخره باید از شکست و تلخی ها گذشت گاهی دلم می خواد میشد که فراموششون هم کرد.......حسن نیت هم نباشه ارتباطی که شکل میگیره ارتباط نیست و همش شکه البته به نظره من این اعتماده که مهمه تو رابطه باشه اگرم نیست کم کم کسب میشه و اگه نشه بازم ی رابطه نمیشه......اوف......چقد حرفیدم

ممنون از نو شتت
کاملن باهات موافقم

مژگان جمعه 6 دی 1392 ساعت 00:00 http://mojganmoradi.blogfa.com

باید فراموش کرد و به عشق تازه سلام گفت.

ساحل مرجانی جمعه 6 دی 1392 ساعت 14:52

سلام گرامی ...

بله گرامی ... به همین دلیل است که ماندگان چنین نوحه می سرایند :

آه و واویلا ... ازین مصیبت ...

سفر آغاز مصیبت بازماندگان بود ...

ساحل مرجانی جمعه 6 دی 1392 ساعت 15:04 http://dariaii.blogfa.com

تمام انسانها موجوداتی سوداگر هستند ... مهم نیست که انسان سوداگر باشد یا نباشد ... مهم این است که سودای او چه باشد ؟ ...

بله امّا گاهی نباید در برخی کارها فقط و فقط به نتیجه بیاندیشی

زوشتا جمعه 6 دی 1392 ساعت 15:36 http://www.zoshta.blogfa.com

وسیع باش وتنهـــــا
سربزیر وســــــخت...

راحیل جمعه 6 دی 1392 ساعت 18:17

تجربه گرا....

همیشه درست نیست اما اکثر موارد کاری به صحیح و غلط بودن این صغرا کبرا ها ندارند یا نداریم و به عنوان راهی برای دلداری خود شاید استفاده میکنیم ...
خیلی متن خوبی هست
برای نقاشی هم متشکر،موهای دخترک تمام جنگل است و جنگل تمام درد او که تا موهایش امتداد یافته ،و این مرد .... این اثر را بسیار دوست دارم و مدت هاست با این دخترک همذات پنداری دارم !

بله همینطور است بسیاری مواقع کاری به درست یا غلط بودنش نداریم

در مورد دخترک هم یادم است ماهها آواتارت بود

آدیگل جمعه 6 دی 1392 ساعت 18:43

ممنونم از شعر زیبایی که گذاشتی پاپیون جان:)

خاهش

بشار شنبه 7 دی 1392 ساعت 09:13 http://bashshar.blogfa.com

ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

جستار شنبه 7 دی 1392 ساعت 16:27 http://m-norouzi.blogfa.com

صبح‌ها گریه می‌کند کودکِ همسایه
به جای خودش،
ظهرها گریه می‌کند کودکِ همسایه
به جای من،
و شب‌ها
همچنان گریه می‌کند کودکِ همسایه
به جای همه.


حق با اوست
همه‌ی ما بی‌جهت به جهان آمده‌ایم.
جهان
پیرتر از آن است
که این همه حرف،
که این همه حدیث!

محسن شنبه 7 دی 1392 ساعت 19:15 http://after23.blogsky.com

گفتگوی اغاز یادداشت یک رابطه ی تمام شده بود. بیشتر از طرف مهتاب. من نمی دانم. امیدوارم در داستانت این ها را دوباره به هم نزدیک نکرده باشی. عاقبت ندارد رابطه ی این دو.
ادامه قضیه هم درست است. رابطه ی آدم ها خیلی بر منافع شخصی می چرخد. آغاز هر رابطه ای ممکن است حاوی احساسی باشد که به نظر برسد با نداری هم رابطه جلو می رود. ولی نسبت به اوضاع و احوال و به نسبت، حداکثر بعد از چند ماه رابطه سرد می شود و ........... تمام. امروز در جایی دیدم که هر چند دقیقه یک طلاق در کشور جاری می شود. در عمر روابطی کمتر از یک سال.

سلام
نه این دو در داستان به هم باز نمی گردند
کاملن درست می فرمایید این مرور زمان همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد سوای اینکه بگوییم بهتر می کند یا بدتر

خودم شنبه 7 دی 1392 ساعت 20:09

حکایت، حکایت ِ چشم بستن‌ها و گذشتن‌ها، از خواستنی‌ها به خاطر خواستنی‌تر‌هاست.

ماهی آزاد یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 13:32

درود. انسان موجودی تجربه گر است . اما تعمیم تجربه در همه ی موارد نشانه ی ضعف قدرت تعقل اوست.

سلام
بله درسته
ممنون که اومدی ماهی بانو

alek یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 15:40

سلام بر برادر بزرگ و عزیزم خوبی

گفتی کم کم داری کد میدی ؟ تو چندتا از نوشته هام کد مخفی دیدی ؟


من کلا اگه یه بحث و متن تو نت بخونم فی البداهه متن برای گفتن میاد به ذهنم .
توی یه سایتی رفتم این نوشته شاملو بود که گفت انان که ما را از ارتباط با نامحرم منع میکنن همان هایی هستند که که نمازشان را برای دیدن هوریان میخوانند . بعد نظرات کاربران برام جالب بود بحث می کردن یکی گفت ادعای کورش و اهورا و زرتشتش شد همش میزد تو سر اسلام گفت کتاب ما اشتباه قران شما درست میگه !
منم این متن رو نوشتم منظور متن اینه تو که ادعا داری طرفدار کوروش هستی و اعقایدش رو قبول داری غلط میکنی به اعقاد دیگران گیر میدی مگه کورش نگفت هر قومی و هر ادیانی باید احترام بگذارید تو کتیبه حقوق بشر اینو گفته .
کوروش ناراحت ازین که چنین نوادگانی داره که به هر نزاد و ادیانی گیر میدن ... اگر بود میگفت ننگ باد بر شما که از خون من هستین و اسم هخامنش رو به تباهی کشیدید

بلـــــــــــــــــــــــــــه
متوجه شدم
ممنون از توضیحت برادرم

مسعود یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 17:08

ممد .... به به به به

سلام مسعود جانم

مریم دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 08:28 http://www.shadinina.blogfa.com

سلام گرامی ، ممنووووون بابت حضورتان ... [گل]

اگه نیمه گمشده تو پیدا نکردی زیاد مهم نیست
درد واقعی از اونجایی شروع میشه
که نیمه پیدا شده تو گم کنی ...

خاهش می کنم
بنده هم ممنونم از حضور شما

ساحل مرجانی دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 17:14 http://dariaii.blogfa.com

جواب: بله امّا گاهی نباید در برخی کارها فقط و فقط به نتیجه بیاندیشی

**
گرامی منظور از سودا ... هدف است ...
گمان می بریم عالیجناب نتیجه را تصور فرمودید ... سود یا نتیجه با سودا فرق می کند ... مثلا وقتی می گوییم : شما ازین کار چه سودایی در سر داری ؟ ... یعنی چه هدفی داری ؟ ...

سودا ... هدف ...یا به عبارت دیگر : نیت ... انسان از انجام هرکاری مهم است ... همان که می گویند : ان الاعمال باالنیات ...

ممنون از توضیح

اناهیتا دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 17:56 http://anahita68.blogfa.com

سلام .
موضوع جالبی رو مطرح کردین باید راجع اون فکر کرد .
این روزا موقع فرجه های امتحانامه خیلی درس دارم کمتر میام نت . ممنون که اومدین .

امیدوارم موفق باشی
خاهش می کنم

ملیحه دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 23:58 http://souhaites.blogfa.com

ممنون که به بنده بنده سر زدید!
از مطالعه مطالبتون لذت بردم، به خصوص اون ماجرای "علی آقا و دوستش" و خیلی برام جالبه که درباره ی موضوعاتی تا این حد متنوع دست به قلم هستید.

اما در مورد اختصاصا این پست، عارضم که بنده شخصا ترجیح میدم نسخه ثابتی واسه روابط بین انسانی تجویز نکنیم، چون خیلی ها حتی علاج و التیام زخمهای رابطه شکست خورده رو، در برقراری ارتباط جدید میدونن و خیلی ها عکس اون.

سلام
سپاسگزارم
من دقیقن همینو می خاستم بگم که نباید برای التیام زخم های یک رابطه به رابطه ی بعد پناه آورد بی اینکه توانسته باشیم گذشته را کامل کنار گذاشته باشیم

زوشتا سه‌شنبه 10 دی 1392 ساعت 16:36 http://www.zoshta.blogfa.com

صد تا سلام ممنون که همچنان هستی...

بشار چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 11:27 http://bashshar.blogfa.com

پیامبر اکرم (ص) :
بهترین مردم کسی است که بیشتر به مردم سود رساند .
امام حسن (ع) :
هیچ لذتی لذیذتر از خوش اخلاقی نیست .
امام رضا (ع) :
دوستی با مردم نیمی از عقل است .

عرض تسلیت ایام ...

باران چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 17:37 http://panjare2000.blogfa.com

سلام.
با " نسیم " نوشته ای از دخترم صبا به روزم.
خوشحال میشم نظرتونو بدونم.
(صبا 11 ساله است.)
ممنون.

شنگول آباد پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 00:06 http://shangool-abad.blogfa.com/

نوشته ای اندیشمندانه و زیبا بود. یاد گرفتم . درود

فراطنز پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 00:08 http://feratenz.mihanblog.com/

رئال و منطقی بود. آفرین

عاشقانه ها من پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 12:20 http://shangool-abad.blogfa.com/

قالب رو عوض کنید بهتره تقصیر از قالبه نه من . چون هرد ومطلب را بادقت آن هم دوباخوانده ام ولی نظر برای آن یکی مطلب رفته !

سلام دوست گلم
تا حالا از این مشکلات نبوده
شاید آن روز اختصاصن این مشکل پدید آمده
به هر حال ممنون از اینکه می آیید و وقت گرانبهای خود را می گذارید و مرا می خانید

ساحل مرجانی پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 17:57 http://dariaii.blogfa.com

سلام گرامی ... همین است که می فرمایید ... البته اگر تا آن زمان طبیعت بکر و غیر بکری وجود داشته باشد ...
حقیقت این است که تکنولوژی ... همچون هیولای مخلوق فرانکشتاین ... روز به روز بیشتر ویرانگری می کند ...

افشین جمعه 13 دی 1392 ساعت 13:34 http://www.afshin-abadan.blogfa.com

درود بیکران بر شما

اینبار هم بنده را شرمنده مهربانی خود ساختید

بسیار از شما ارزنده دوست سپاسگزارم

و از نوشتار همیشه زیباستان بهره می برم

تندرستیتان پایدار باد
مهرتان افزون

ممنون آقا افشین دوست هنرمندم

alek جمعه 13 دی 1392 ساعت 13:54

سپاس ازینکه می ایین و سر میزنین بزرگوار

چرا اپ نمیشوی

خاهش می کنم
والا زیاد می نویسم امّا به درد اینجا نمی خوره
چشم به زودی یه روز می شوم

خرنامه جمعه 13 دی 1392 ساعت 14:02 http://bia2sher.blogfa.com/

دادا این قالبتو عوض کن بدجور ی مارو گول میزنه !

میخام یه قالب اختصاصی طرّاحی کنم یه مشکل کوچیک دارم

بلد نیستم

مژگان جمعه 13 دی 1392 ساعت 21:40 http://mojganmoradi.blogfa.com

سلام
اول بیائید سینما کلی اکران داریم. بعد بگید مشکل قالبتون چیه؟
قالب منم ببینید. خودم طراحی کردم
ستون زیر عکس پروفایلم را هم بخوانید. حتما لذت می برید

مهربانو شنبه 14 دی 1392 ساعت 13:04 http://avapaeez.blogfa.com/

بسیار وقت ها با هم از غم و شادی هم سخن ساز می کنیم .

اما در همه چیز رازی نیست

گاه به سخن گفتن از زخم ها نیازی نیست

سکوت ملال ها از راز ما سخن تواند گفت .


: مارگوت بیگل،ترجمه احمد شاملو

سلام

بسیار زیبا بود ممنونم بانو

آدیگل شنبه 14 دی 1392 ساعت 15:12 http://pichokham.blogfa.com

ما که دو لا شدیم زیربار این آهنگ غم انگیز زندگی!

هــــــــــــــــــــــــــــــــــــای زندگی هـــــــــــــــــــــای

شیوه شنبه 14 دی 1392 ساعت 16:18 http://www.ramze-dahaan.blogfa.com

نمیدونم! واقعا میشه منفعت طلبی رو به همه نوع رابطه تعمیم داد؟
ولی راجع به تیکه ی آخر : میخوام بگم چقدر اوضاع خراب تر میشود و چقد شروع رابطه ی بعدی نمک است روی زخم وقتی هنوز خورده شیشه های رابطه ی قبل در قلب فرو رفته و هنوز بیرون نکشیدیش!

پاپیون مهربان [آیکون گل]

خورده شیشه ها در قلب
چه تلخ
چه تلخ

تاتى دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 04:19 http://slowdance.blogfa.com

زیبا بود
بهم سر بزن
منتظرم نزار

leilaa دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 04:23 http://ppi.blogfa.com/post-1593.aspx

دیدی از دورم و دانسته تغافل کردی
خـــوب کردی که تـو را خوب تماشا کردم...
"شوکتی اصفهانی"

سلام!
با سپاس از حضورتان در وبلاگم. از آشنایی با وب شما خوشحال شدم و مشتاق شدم که نوشته هایتان را بخوانم.
اما در مورد این نوشته و تصویر:
دیالوگ ها برایم جالب تر بودند تا نوشته ی پایانی که البته به معنای ضعف آن نیست. به نظرم ردّی از کاراکترهای داستانتان را به جای گذاشته اید که می توان درباره شان حدس هایی زد، اما کاش دیالوگ ها بیشتر بودند تا بهتر بتوان قضاوت کرد....
تصویر انتخابی هم جالب است.

ممنون از حضورت آقای بابایی
پی رنگ داستان به جریان علاقمندی و جدایی برمی گرده شخصیت مهتاب به خاطر داشتن یک رابطه ی شکست خورده در قبل مُدام نفر جدید رو هم به همون کارها محکوم می کنه و در نهایت بعد از یه قهر تکی تصمیم می گیره که همه چیزو تموم کنه و دوباره در عشق ناکام بمونه
البته برای رسیدن به هم مشکلاتی هست که مهتاب نمی خاد براشون بجنگه و رودر روی خانواده بایسته و بگه من این مرد رو برای آینده انتخاب کردم
دعا کنید زود کتاب بشه و برسه به دست دوستانی مثل شما و بخونیدش

مهشید رجایی دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 12:37 http://www.moment-light-smily.blogfa.com

سلام
خوبید

این چیزی که گفتید در مورد همه صدق نمیکنه ... شاید من بخاطر جنسیتم احساسم با شما فرق کنه .... اما من معتقدم که مردها از یک اشتباه عبرت میگیرند و سعی میکنن طی روابط بعدی مخصوصن روابط عاطفی دیگه اجازه ندن کسی دل و از همه مهمتر غرورشون رو خورد کنه .... اما در جنس زن این چرخه مدام تکرار میشه ... البته استثنا هم وجود داره و گاهی برعکسشم صدق میکنه ... زمانه هم بی تاثیر نیس ... به نظر خلوص و نیت آدما در گذشته بیشتر بود تا امروز و روابط پایدارتر و طولانی تر ....

سلام
خوش اومدی خانم هنرمند
با احترام باید بگم که من نظرم با شما موافق نیست من اتفاق رو جنسیتیش نمی کنم هر چند که دو روایتی که شنیدم درباره این ماجرا هر دو از مردها بوده ینی یه خانوم گذشتشو در آینده دخیل کرده. امّا در مورد نوستالژی گذشته هم که همه فکر می کنیم قدیم همه چیزا بهتر بوده اینو هم تو یه نوشتار دیگه بهش رسیدگی می کنیم
ممنون که اومدی

زوشتا جمعه 27 دی 1392 ساعت 14:42 http://www.zoshta.blogfa.com

پاپیون عزیز
شاد زی و مهر افزون ...

ممنونم زوشتا جان

tinivini سه‌شنبه 1 بهمن 1392 ساعت 14:50 http://tinivinii.blogfa.com

ماشاء الله چه پر نظر ! :)
بزنم به تخته
بله چه اتفاق دردناکی هم هست این چرخه ی ناقص، که به در شکستن ممتدّ روان و عاطفه من یکی که زیاد انجامیده ! :)

انگار که در حال غرق در دریای متلاطم احساسات از این تخته پاره به آن تخته پاره چنگ بیاندازی

اتمسفر خاص جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 17:39 http://virgin-notes.blogfa.com/

یک عاشقانه ارام رو به اتمام:)

رو به اتمام...!

شیما چهارشنبه 7 خرداد 1393 ساعت 21:14

آدمی که دوستت دارد
خیلی زودبرایت عادی می شود،
حرف هایش، دوستت دارم هایش...
و تو خیلی زود کلافه میشوی
ازبهانه هایش، اشکهایش، توقع هایش.
و چون تصور میکنی که همیشه هست، همیشه دوستت دارد؛
هیچوقت نگاهش نمیکنی

نگرانش نمیشوی،
برای از دست دادنش نمی ترسی
او همیشه هست

اما

او هم آدم است...
روزی که کارد به استخوانش برسد
کوله بار اندوهش را برمی دارد
و بی سر و صدا می رود...
و فقط
برایت
جای پایش می ماند !

چقـــــــــــــــــــدر زیبا نوشتی
جای پایش تا ابد می ماند

شیما جمعه 9 خرداد 1393 ساعت 17:57

خیلی وقته که پاهات لبِ مرزِ رفتنه...
برو امّا مهربون، این چه طرز رفتنه..؟!
چیو پنهون میکنی پشت دیوارِ سکوت ..
دردتو بگو نترس حاظرم واسه سقوط....
نسبتم با زندگی ، بی تو یک آه و دمه
باورم نکن بــــرو من خدا شاهدمه....

حاضرم درست است
حاظرم غلط است
فارسی را پاس بکاریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد